روایت های که سینه به سینه گشته است این را تاید می کند که در زمان قدیم در محلی که هم اکنون خرابه های از خنه های ان باقی نمانده گندم کاشت می شده وبسیار پر رونق بوده است اما روزی یک امام زاده هنگام برداشت محصول (زمانی که گندم ها روی هم یک جا گذاشته بودند )
می اید
و از مردم انجا تقاضا می کند کمی گندم به او بفروشند صاحبان گندم ها از دادن گندم خود داری میکنند
امام زاده اه کشیده فردای ان روز تمام گندم ها تبدیل به تپه ای سنگی)در حال حاضر سنگ ها به علت گذشت زمان تبدیل به خاک شده اما افراد مسن محلی می گویند سنگهای ان بسیار شیشه ای بوده بطوری که به راحتی پشت سنگ مشخص بوده است) شده که هیچ هم خوانی با خاک منتقه ندارد
در ضمن در این محل هم حفاری های شده که به دلایلی چیزی نتوانستند پیدا کنند
اگه دوست داشتین می تونین داخل نظر هاتون بهم بگین
باتشکر ارش ساردویی
yesmax@yahoo.com
☻☺☻☺☻☺☻☺☻☺☻☺☻☺☻☺
چهل گنج هنوز نفس میکشد!!
☻☺☻☺☻☺☻☺☻☺☻☺☻☺☻☺
نظرات شما عزیزان:
داداشیم سلام لینکت کردم.gif)
.gif)
برچسبها: خرمنمرغکارش ساردویی
دسته بندی : <-CategoryName->